امید نمازی، دستیار پیشین کارلوس کیروش در تیم ملی فوتبال ایران در گفتوگو با ایسنا، درباره عملکرد کیروش و ملیپوشان ایرانی در جام ملتهای آسیا، اظهار کرد: در این هشت سال که کیروش در تیم ملی بود، کارنامه او هم نکات منفی داشت و هم نکات مثبت. او از نظر اینکه یک نظم و شخصیت به تیم ملی بدهد خیلی خوب بود و تا حدی حداقل درون تیم ملی بازیکن سالاری را از بین برد. از نظر نکات فنی هم به انتظارات مردم بستگی دارد. بعضیها انتظار داشتند ما قهرمان جام ملتها بشویم. به نظرم این انتظاری زیادی بود. من از نزدیک تیمهای قدرتمند آسیا را دیدهام و به نظرم سطح و کلاس تیمهایی مثل کرهجنوبی و ژاپن از فوتبال ایران بالاتر است. اینکه ما به خاطر رتبه اول ایران در آسیا در رنکینگ فیفا انتظار قهرمانی داشته باشیم اشتباه و بر اساس احساسات است. باید بیشتر در بحث فنی ببینیم که آیا ایران در آن سطحی هست که هر دفعه که به جام ملتها میرود ضمانت قهرمانی داشته باشد؟
او ادامه داد: نه اینکه امکان قهرمانی نبود، ما میتوانستیم قهرمان شویم و حتی ژاپن را هم ببریم. ما روی یک اشتباه باختیم. اشتباهی که مربوط میشود به اخلاقیات ما که اعتراض به داوری در فوتبال ما مرسوم است. ما میتوانستیم ژاپن را هم ببریم اما اینکه فکر کنیم کلاس فوتبال ما از ژاپن بالاتر است، اشتباه است. بنابراین نباید انتظار قهرمانی داشته باشیم. حالا اگر توانستیم آمادگی خوبی داشته باشیم، مصدویت نداشته باشیم، شانس همراهمان باشد ممکن است بر حسب اتفاق قهرمان هم بشویم. البته تیم ایران یکی از ۴ تیم برتر آسیا است اما در این بازیهای بینالمللی خیلی مواقع شانس، گروهبندی و مصدومیت بازیکنان کلیدی مطرح است. مسائل زیادی هست که یک تیم قهرمان شود یا نشود.
نمازی با بیان اینکه یکی از خصوصیات خوب کیروش این بود که بهترین چیزها را برای بازیکنانش میخواست، اظهارکرد: او بهترین رفتار را با بازیکنانش داشت و همینطور که میبینید بازیکنان تیم ملی همیشه پشت کیروش بودهاند و از او حمایت میکنند. چون واقعاً برای آنها کم نگذاشت. مثلاً همین ساختمان پک را کیروش برای خودش که نساخت و برای بازیکنان بود که بتوانند استفاده کنند. یا گرفتن بلیط چارتر و رزرو بهترین هتلها و پاداشهای خوب. اینها باعث شده بود که بازیکنان همهجوره برای او بجنگند و در بازی برایش از جان مایه بگذارند. اما برخورد او با مسئولان فوتبال و گاهی اوقات با مربیان داخلی و رسانهها بعضی موقعها میتوانست بهتر باشد. او خیلی درگیری این مساله بود. اگر این درگیریها نبود الان از محبوبیت خیلی بالاتری برخوردار بود.
مربی پیشین تیم ملی درباره اینکه بعضیها میگویند برخی بازیکنان تیم ملی برای کیروش میجنگیدند و نه برای تیم ملی هم گفت: بالاخره بازیکنی که پیراهن تیم ملی را بر تن میکند، میخواهد برای مملکتش افتخار بیاورد. مطمئناً کیروش در رفتار و عملکرد آنها تاثیر داشت اما مطمئناً بازیکنان هم برای کیروش جنگیدند و هم برای پیراهن تیم ملی و کشورشان.
او اضافه کرد: یکی از دلایلی که ایران در رتبه اول آسیا در رنکینگ فیفا قرار داشت بازی با تیمهای ضعیف بود و برد برابر تیمهای ضعیف باعث میشد فیفا امتیازاتی را برای رتبه ایران در رنکینگ در نظر بگیرد. مطمئنا اگر بازیهای سختتری انجام میشد نقاط صعف تیم ملی مشخص میشد و تیم میتوانست بهره بیشتری ببرد.
نمازی در پاسخ به این پرسش که بازی دوستانه با تیمهای نه چندان مطرح درخواست کیروش بود یا شرایط برای بازی دوستانه با تیمهای بزرگ فراهم نمیشد، بیان کرد: زمانی که من در کادر تیم ملی بودم همیشه این بحث بود که چه نوع بازیهایی به درد تیم ملی میخورد. اعتقاد کیروش این بود که بازی با برزیل یا آرژانتین و به طور کلی تیمهای سطح یک دنیا به درد تیم ملی نمیخورد. از آن طرف بازی با تیمی مثل سریلانکا به درد ایران نمیخورد. مدنظر کیروش بازیهایی بود که بتواند تیم را به چالش بکشد اما نه آنقدری که ما ۵-۰ از رقیب شکست بخوریم. بازیهایی که نقاط مثبت و منفی تیم را نشان بدهد. یک خطی هست که شما باید نزدیک آن خط حریفانتان را پیدا کنید. این نظر کیروش بود و همه فکر میکنند او نمیخواست با تیمهای خوب بازی کند. این درست نیست. او میخواست با تیمهایی همسطح ایران یا کمی بهتر بازی کند.
وی با اشاره به اینکه برخی مواقع میشد که کیروش درخواست بازیهای دوستانه با تیمهای سطح دو جهان را داشت اما شرایطش فراهم نمیشد اظهار کرد: کیروش میخواست ایران با تیمهایی در سطح سوئد، شیلی یا اروپای شرقی بازی دوستانه برگزار کند.
او در مورد انتقادی که از کیروش به خاطر دعوت برخی بازیکنان مصدوم به تیم ملی هم گفت: من هیچ ایرادی در این مساله نمیبینم. کیروش یک روش برای خودش داشت. او همیشه حدود ۳۰ تا ۴۰ بازیکن را در نظر داشت وخیلی کم اتفاق میافتاد بیرون از این مجموعه بازیکنی به تیم دعوت شود. به خاطر همین میخواست این بازیکنان همیشه اطراف تیم باشند. حتی وقتی که مصدوم بودند هم میخواست که در تمرین باشند و از تمرینات استفاده کنند تا هماهنگ شوند. به خاطر همین برخی بازیکنان مصدوم یا بازیکنانی که بعضی مواقع تیم نداشتند به تیم ملی دعوت میشدند. من عیب زیادی نمیبینم اما به نظرم باید بیشتر به لیگ خودمان و بازیکنانی که میتوانند آیندهدار باشند توجه میشد. من یادم است امید ابراهیم ۳ سال پشت خط تیم ملی ماند. اما کیروش اعتقاد داشت ممکن است فرضا بازیکنی مثل ابراهیمی که در لیگ ایران است آمادگی کافی را برای بازیهای بینالمللی ندارد. در صورتی که ابراهیمی از استقلال به تیم ملی رفت و در جامجهانی شاید بهترین بازیکن ما بود.
مربی اسبق تیم ملی با بیان اینکه خیلی از وقتها به فدراسیون انتقاد کرده است، ادامه داد: فکر میکنم فدراسیون باید از خودش قدرت بیشتری نشان بدهد. حالا چه کیروش چه هر مربی دیگری نباید تعیین تکلیف کند. این پرخاشها و درگیریهایی که در این چند سال به وجود آمد مقصرش کاملا فدراسیون فوتبال بود و میتوانستند از آن جلوگیری کنند. چه مساله کیروش و برانکو چه مساله کیروش با قلعهنویی یا مربیان دیگر. فدراسیون باید این تعامل را برقرار میکرد.
مربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران در مورد مطرح شدن نامهای مربیان بزرگ دنیا، نظیر مورینیو وزیدان برای جانشینی کیروش بیان کرد: من معتقدم مربی بزرگ آوردن شاید جرقهای یک نتیجهای به دست بیاورد. مثلا مورینیو را برای تیم ملی بیاورند ممکن است به تیم ملی یک نظم بدهد که در طول ۴ سال یک نتیجهای هم بگیرد اما مساله فقط این نیست. من وقتی در بازی برابر کرهجنوبی کنار زمین بودم کاملا لمس میکردم که کلاس فوتبال کره از کلاس فوتبال ما بالاتر است. این کلاس یعنی شیوه بازی، از لحاظ فنی و فیزیکی، جزییات تکنیکی و تاکتیکی و مسائل رو و روانی. در بازی با ژاپن هم مشخص بود که آنها در سطح بالاتری از ما فوتبال بازی میکنند. فرض کنید اگر برای یک بازیکن ژاپنی نیم ثانیه طول میکشد که پاس بعدی را پیدا بکند، برای بازیکن ایرانی سه چهارم ثانیه طول میکشد. همین یک ذره تاثیر خودش را میگذارد و مالکیت توپ از دست میرود. ما اگر دنبال این باشیم که کلاس فوتبالمان را بالاتر ببریم تنها راهش این است که از فوتبال پایه شروع کنیم. باید از دوازده سالگی بر تیمهای پایه سوار شوید.
او ادامه داد: این مساله هم فقط مربوط به تیم ملی نیست و باشگاهها هم باید همین کار را بکنند. در ردههای پایه ما فاقد یک لیگ خوب هستیم. من زمانی که سرمربی ذوبآهن بودم بازیهای جوانان و امید را تماشا میکردم. واقعا یک فاجعه بود. هم تیم ذوبآهن هم تیم رقیب اصلا فوتبال بازی نمیکردند. نتیجه گرفتن تمام فکر مربیان و بازیکنان بود. هیچ تاکتیکی نداشتند و نمیتوانستند ۴ پاس به همدیگر بدهند. اصطلاحا زیر توپ میزدند تا زودتر به گل برسند و نتیجه را به دست بیاورند. تازه این در حالی است که ذوبآهن یکی از بهترین مجموعهها را از نظر تیمهای پایه در اختیار دارد اما باز هم اشکالتی هست و باید بهتر بشوند. اینطور کار کردن هیچوقت جواب نمیدهد. بازیکنان باید از ردههای پایه در لیگهای کشوری بازی کنند و روی این لیگ تمرکز زیادی از طرف فدراسیون باشد.
نمازی در خصوص آموزش مربیان پایه هم گفت: مربیان پایه نیتشان خوب است و میخواهند به کودکان فوتبال را یاد بدهند اما باید با راه و روش روز و استاندارد بینالمللی این کار را بکنند تا بازیکنان وقتی به سطح جوانان و امید میرسند در سطح بینالمللی بازی کنند. وقتی بازیهای جوانان و امید ذوبآهن را میدیدم واقعا تاسف میخوردم. فوتبال آلمان در سال ۱۹۹۰ قهرمان جهان شد و بعد از آن مدتی فوتبالش افت کرد و نتوانست مقامی بیاورد. بعد آنها یک اتاق فکر تشکیل دادن و اولین کاری که کردند آموزش مربیان فوتبال پایه بود. تا موقعی که اینکار را در فوتبال ایران انجام ندهیم شاید به جامجهانی هم برویم و مدتی با نظم و شیوه خاصی بازی کنیم اما اینکه بخواهیم مطرح باشیم باید در فوتبال پایه سرمایه گذاری کنیم.
ثبت دیدگاه