یکشنبه, ۲۲ مهر , ۱۴۰۳ 10 ربيع ثاني 1446 Sunday, 13 October , 2024 ساعت ×
06 مرداد 1399 - 0:51
شناسه : 13985
4

مرد جوان مدعی است قرار بر سرقت بوده و سارقان خودشان مرتکب جنایت شده‌اند و او دستوری برای قتل نداده بود.

پسری که با اجیر‌کردن سه سارق، آن‌ها را به خانه ناپدری ثروتمندش فرستاده و باعث قتل او شده بود، به اتفاق همدستانش در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
 
به گزارش شرق، این مرد جوان مدعی است قرار بر سرقت بوده و سارقان خودشان مرتکب جنایت شده‌اند و او دستوری برای قتل نداده بود. براساس محتویات پرونده، بهمنِ سال ۹۷ تحقیق درباره کشته‌شدن مردی ۶۸ساله به نام جعفر در خانه‌اش در دستور کار مأموران پلیس تهران قرار گرفت. مأموران به خانه این مرد رفتند و با جسد او روبه‌رو شدند.
 
شواهد نشان می‌داد جعفر با پیچیده‌شدن لباس به دور سر و صورتش خفه شده است. به‌هم‌ریختگی‌های خانه فرضیه سرقت را قوت بخشید و مأموران دریافتند احتمالا عامل جنایت یک آشناست. پسر جعفر به مأموران گفت: سال ۷۸ مادرم فوت شد و پدرم ازدواج کرد، اما نامادری‌ام هم چند سال بعد به خاطر بیماری فوت شد. به همین دلیل پدرم برای سومین بار با زنی جوان ازدواج کرد که یک پسر به نام شایان داشت.
 
پدرم همان سال‌ها همه اموالش را به نام من سند زد. پس از چند سال وقتی شایان بزرگ شد، از این موضوع ناراحت بود. او چند بار با پدرم سر این موضوع بحث کرده بود. پسر مقتول درباره حادثه گفت: چند ساعت قبل شایان با من تماس گرفت و گفت هر چه با پدرم تماس گرفته کسی پاسخ نداده است. من که از شنیدن حرف‌های شایان نگران شده بودم، به خانه پدرم رفتم و پس از شکستن در با جسد او روبه‌رو شدم.
به دنبال اظهارات پسر جوان، شایان به عنوان نخستین مظنون ردیابی و بازداشت شد. او که سعی داشت خودش را بی‌اطلاع از مرگ پدرخوانده‌اش نشان دهد، گفت: روز جمعه بود و من همراه همسر و دو فرزند خردسالم به خانه ناپدری‌ام رفته بودم. ما پس از خوردن ناهار خداحافظی کردیم و به خانه‌مان در کرج برگشتیم. عصر من با ناپدری‌ام تماس گرفتم، اما او پاسخ نداد.
 
من که نگران او شده بودم، ماجرا را به برادر ناتنی‌ام گفتم. در‌حالی‌که تناقض‌گویی‌های شایان شک پلیس را دوچندان کرده بود، او در‌نهایت به اجیر‌کردن سه نفر برای سرقت از خانه ناپدری‌اش اعتراف کرد. متهم گفت: مدتی بود مشکل مالی داشتم. پول نزول گرفته بودم و نمی‌توانستم آن را پس بدهم.
 
چند بار از ناپدری‌ام پول خواستم، اما او هربار بهانه‌ای می‌آورد. به همین دلیل با مرد جوانی به نام حسام که سابقه‌دار است، ملاقات کردم. او چند ماه پیش از زندان آزاد شده بود. او که سابقه سرقت از خانه‌هایی را در تبریز و اصفهان در پرونده‌اش داشت، به من گفت همراه دو نفر از دوستانش به نام‌های فرهاد و امیر به خانه پدرخوانده‌ام می‌روند و از آنجا سرقت می‌کنند.
شایان در ادامه اعترافاتش گفت: آن روز به همراه همسر و فرزندانم به خانه ناپدری‌ام رفتیم. هنگام بازگشت به رستوران رفتم و دو پرس غذا گرفتم. من غذا‌ها را به حسام دادم و طبق نقشه حسام و دو نفر از دوستانش مقابل خانه ناپدری‌ام رفتند و زنگ در را زدند و گفتند برایش نذری آورده‌اند. وقتی ناپدری‌ام در را باز کرد، آن‌ها وارد خانه شدند. قرار بود فقط از آنجا سرقت کنند، اما نمی‌دانم چطور شد که ناپدری‌ام را کشتند. با اعتراف‌های پسر جوان، حسام که شروری سابقه‌دار بود، بازداشت شد و قتل را گردن گرفت.
 
او گفت: من به همراه فرهاد و امیر به چندین خانه دستبرد زده بودیم. وقتی شایان پیشنهاد سرقت از خانه ناپدری‌اش را داد، پذیرفتیم. ما به آنجا رفتیم، اما ناپدری او مقاومت کرد و کلید گاوصندوق را به ما نداد. او شروع به داد و فریاد کرد و فرهاد و امیر که ترسیده بودند، لباس‌هایی را دور دهان او پیچیدند و از من خواستند تا او را آرام کنم. من هم چند مشت به سرش کوبیدم که باعث مرگش شد.
 
پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که روز گذشته در شعبه ۲ برگزار شد، ابتدا کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد. براساس کیفرخواست صادره، حسام، متهم ردیف اول که میان دوستانش به‌خاطر خشونت زیادی که دارد، به ابلیس معروف است، مرتکب قتل شده و سه متهم دیگر از جمله پسرخوانده مقتول به اتهام معاونت در قتل و سرقت از نظر دادسرا مجرم شناخته و برای آن‌ها درخواست مجازات شده است.
 
سپس وکیل مدافع اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قصاص شد. در ادامه حسام در جایگاه قرار گرفت؛ او گفت: من قصد قتل نداشتم و فقط می‌خواستم مقتول را وادار کنم گاوصندوق را باز کند. از اتفاقی که افتاده است پشیمانم. در ادامه سایر متهمان در جایگاه قرار گرفتند و اتهام خود را قبول کردند. فرزندخوانده مقتول نیز گفت: من با مقتول هیچ مشکلی نداشتم. او مثل پدرم بود و برای من خیلی زحمت کشیده بود.
 
مشکل من فقط مالی بود و هیچ فرمان قتلی هم صادر نکرده بودم. من فقط می‌خواستم مشکل مالی‌ام حل شود. بعد از گفته‌های متهمان و وکلای آن‌ها قاضی زالی و قاضی دلداری که رسیدگی به این پرونده را برعهده داشتند در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی وارد شور شدند.
 
با اعتراف‌های این شرور دو همدست وی نیز بازداشت شدند و جرمشان را گردن گرفتند. به این ترتیب، برای حسام به اتهام قتل و سرقت، برای فرهاد و امیر به اتهام معاونت در قتل و مشارکت در سرقت و برای شایان به اتهام معاونت در سرقت کیفرخواست صادر و پرونده‌شان برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. قرار است آن‌ها به زودی از خود دفاع کنند. این در حالی است که اولیای دم برای متهمان اشد مجازات را خواسته‌اند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.