مشارکت سیاسی از مولفههای مهم در نظریه مردم سالاری دینی در نظام جمهوری اسلامی ایران است. مسالهای که دارای مخالفان و موافقانی جدی است. از همین رو انتخابات ۱۴۰۰ با توجه به تجربه انتخابات مجلس یازدهم، از منظر تحقق مشارکت حداکثری مردم دارای اهمیت برجستهای است. در ادامه گفت و گوی ایرنا با «سعید صافی» پژوهشگر علوم سیاسی درباره ضرورت مشارکت حداکثری مردم در انتخابات آمده است.
افزایش امنیت ملی با مشارکت سیاسی حداکثری
«سعید صافی» پژوهشگر علوم سیاسی در پاسخ به این سوال که در نظام جمهوری اسلامی ایران مشارکت حداکثری چه ضرورتی دارد، به ایرنا گفت: اگر نظام جمهوری اسلامی را به مثابه یک سیستم مدنظر «دیوید ایستون» نظریه پرداز سیاسی در نظر بگیریم، آنگاه این سیستم لاجرم باید با محیط پیرامون خود در تطبیق و تطابق باشد و هرگونه اختلال در این تبادل به افول یا اضمحلال سیستم خواهد انجامید. مشارکت سیاسی که رای دادن تنها جلوه کوچکی از آن است، مهمترین وسیله برای تبادل نظام با محیط است. این محیط که مردم ایران میباشند باید خود حاکم بر سرنوشت خود بوده و نظام سیاسی باید طبق خواست و سلیقه اکثریت جامعه اداره شود.
وی افزود: از سوی دیگر افزایش مشارکت سیاسی همانطور که رهبر انقلاب فرمودند به افزایش ثبات سیاسی و افزایش ضریب امنیت ملی منتج خواهد شد. هر چه افراد بیشتری پای صندوق های رای حاضر شوند و مردم بیشتری احساس کنند که مطالبات خویش را میتوانند بوسیله صندوق آرا برآورده سازند، ضریب امنیت ملی و ثبات سیاسی افزایش خواهد یافت و بالعکس هرچه افراد بیشتری از صندوق رای ناامید و سرخورده شوند آنگاه راه برای اعتراض و خشونت هموارتر میگردد.
صافی ادامه داد: اهمیت مشارکت سیاسی به حدی است که رای و نظر مردم پایه و اساس سیستم مردمسالار دینی محسوب شده و بارها مورد تاکید امام راحل و مقام معظم رهبری قرار گرفته است.جمله “میزان،رای ملت است” نه یک جمله که فی الواقع پایه و اساس جمهوریت نظام مردمسالار دینی است و کاهش یا لطمه خوردن مشارکت سیاسی و گذار به مشارکت حداقلی باعث تضعیف جمهوریت نظام میشود.
نگاه بازیگران عرصه سیاسی ایران به مساله مشارکت سیاسی
این پژوهشگر علوم سیاسی در تشریح جریان های مختلف فعال در عرصه سیاسی ایران گفت: در شطرنج سیاسی سال ۱۴۰۰ ایران، سه جریان وجود دارد که هرکدام طیف های وسیعی را دربرمیگیرند و نظرات گوناگونی درباب مشارکت سیاسی در انتخابات دارند؛ جریان اصولگرا (جریان حاکم بر برخی نهاد های حاکمیتی و مجلس یازدهم)، جریان اعتدال و اصلاحات (شامل اصولگرایان معتدل،اعتدالیون،جریان اصلاحات یا دوم خردادی ها) و جریان اپوزسیون برانداز(طیفهای گوناگون از سلطنت طلب تا منافقین) که هر کدام سعی میکنند نگاه خود در مورد مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری را به فضای افکار عمومی ایران القا کنند.
وی در تحلیل نگاه جریان سوم و یا جریان مخالف نظام به مساله مشارکت سیاسی در انتخابات گفت: مرکز ثقل این جریان که به دنبال براندازی نظام سیاسی است، در خارج از کشور قرار دارد و رسانه های متعددی از جمله شبکه های ماهواره ای گوناگون را در اختیار دارد و بعضی طیف های این جریان توسط اسراییل و سعودی بشدت تغذیه میشوند.این جریان استراتژی «تحریم انتخابات» را دنبال میکند و در پی آن است که مردم ایران را به طور کلی از صندوق رای و نظام جمهوری اسلامی مایوس گرداند و مشارکت را امری بیهوده جلوه دهد.
صافی ادامه داد: این جریان تا حدود چند سال قبل حرفی برای گفتن نداشت اما امروزه در سایه شبکه های اجتماعی و ماهوارهای از یک سو و مشکلات پیچیده و تلنبار شده مردم از سوی دیگر، سعی کرده ظهور و بروز بیشتری داشته باشد. اما از نگاه ناظران سیاسی مهمترین دلیل رشد این جریان تلاش عده ای از تندرو های داخلی برای از کارانداختن مکانیزم انتخابات و بی اهمیت ساختن نهادهای انتخابی در نظام است. عدهای در داخل تلاش دارند چنین به مردم القا کنند که به هر که میخواهید رای دهید،درب روی یک پاشنه میچرخد. البته تحلیل ها نشان میدهد که این جریانات حامیانی در بین مردم ایران ندارند و در سطح جامعه ایران منفور هستند.
وی در مورد جریان اعتدال و اصلاحات هم بیان داشت: این جریان نیز به طیفهای متعددی تقسیم میشود و به جز اقلیت اندکی که حامی تحریم انتخابات هستند،الباقی این جریان به جد استراتژی مشارکت حداکثری را دنبال میکنند چرا که تنها راه پیروزی این جریان در انتخابات شرکت اقشار بیشتری از مردم بویژه طبقه متوسط مدرن و جوانان است. جریان اصلاحات-اعتدال بخوبی میداند که در یک انتخابات کم رونق مانند مجلس یازدهم در اسفند۹۸، شانسی برای پیروزی نداشته و بالعکس در یک انتخابات حداکثری مانند دوم خرداد ۷۶ یا انتخابات۹۶ میتوانند با فاصله پیروز میدان شوند.
صافی با بیان اینکه این جریان منتظر تایید صلاحیت چهرههای اصلی خود است تا با انرژی بیشتری در راستای مشارکت سیاسی گام بردارد، ادامه داد: جریان اصولگرا هم تحلیل مختص به خود را دارد. در جریان اصولگرا وضعیت پیچیده است.بخش های سنتی و اصیل این جریان به تبعیت از مقام معظم رهبری بدنبال مشارکت حداکثری و انتخابات باشکوه هستند ولی بخش های تندروی این جریان البته به مشارکت حداکثری فکر نمیکنند و یک انتخابات حداقلی با نتیجه تضمین شده را بر هر چیز دیگر از جمله منافع ملی ترجیح میدهند. بخشی از ایشان حتی اعتقادی به اهمیت ذاتی رای و نظر مردم نداشته و آن را در برابر شرع قرار میدهند و انتخابات را تشریفاتی و فی المثل برای اینکه غربی ها هجمه تبلیغاتی ایجاد نکنند، میپندارند.
این پژوهشگر ادامه داد: آرمان ایشان گذار از جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی است. این جریان چون میداند که در یک مشارکت حداکثری حرفی برای گفتن ندارد، استراتژی مشارکت متوسط-حداقلی و عدم حضور سلایق گوناگون در انتخابات را دنبال میکند. این جریان حتی از “رای کیفی”هم سخن میگوید. رای کیفی بدین معنا که فی المثل ارزش رای ۴ میلیونی جلیلی بیش از ۱۸میلیونی روحانی در انتخابات۹۲ بود چرا که آن ۴میلیون شامل طرفداران جدی نظام و حزب اللهیها میشود!! این گروه اگر انتخابات را هم واگذار کند بدنبال اختلال و سنگ اندازی در مسیر برنده بوده که نمونههای فراوان آن در دوره اصلاحات و اعتدال(مانند جرقه های دی۹۶ یا اشغال کنسولگری سعودی در مشهد) موجود است. همنوایی این گروه با براندازان در انتخابات۲۰۲۰ آمریکا و آرزوی پیروزی برای ترامپ و ادامه کاسبی از تحریمها، از نقاط تاریک عملکرد این طیف است.
الزامات تحقق دیدگاه رهبر انقلاب در مورد مشارکت حداکثری
صافی سپس به سخنان رهبر انقلاب در مورد مشارکت حداکثری پرداخت و گفت: مقام معظم رهبری با درک بالا از دشواری شرایط و نیاز نظام به مشارکت بالای مردم و با هوشمندی همیشگی به مبارزه نظری با دیدگاه های گوناگون محدود کننده مشارکت سیاسی پرداختند.ایشان در سخنرانی نوروزی ۱۴۰۰، مشارکت گسترده مردم را استراتژی اصلی و همیشگی نظام خواندند و سپس خط بطلانی بر دیدگاه تشریفاتی و تدارکاتچی بودن رییس جمهوری کشیدند. از سوی دیگر ایشان رای خود را با رای یک نوجوان معمولی برابر دانسته و بدین ترتیب مخالفت خود را با نظریه رای کیفی و خطر تحدید جمهوریت و طالبانیسم سیاسی ابراز داشتند و سپس همگان را دعوت به مشارکت در انتخابات کردند.
این پژوهشگر علوم سیاسی در پایان سخنان خود گفت: مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، الزامات دیگری هم دارد. عدم برخورد سلیقهای و سختگیرانه شورای نگهبان با کاندیداهای جریانات مختلف سیاسی و تدابیر وزارت کشور در اجرای یک انتخابات باشکوه در شرایط کرونایی از الزامات اصلی تحقق استراتژی مشارکت بالای مردم در انتخابات است.
ثبت دیدگاه