در پژوهشی که توسط مهرداد حاجی حسنی، استاد یار گروه مشاوره دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهر کرد انجام شده میزان ابتلاء به اختلالات خوردن در میان بدنسازان و هم چنین گرایش به اعتیاد در میان آنها بررسی شده است.
افراد نمونه این پژوهش ۱۰۰ نفر از مردان بدنساز و عادی شهرکرد است.
در این مطالعه آمده: «اختلالات خوردن یکی از اختلالات شایع روان- روان تنی به شمار میروند که مشکلات فراوانی در سلامت جسمانی و عملکرد روانی را باعث میشوند، هم چنین کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل و باعث مرگ و میر میشوند. این اختلال با رفتارهایی هم چون کاهش خوردن، روزه داری، زیاد خوردن و خوردن همراه با استفراغ و استفاده از داروهای ضد یبوست و ادرارآور مشخص میشود. اختلالات خوردن در ورزشکاران مرد بعید به نظر میرسد. در حالی که کم خوری عصبی در کمتر از یک درصد زنان وجود دارد، دادههای معتبر چندانی در مورد شیوع آن در مردان در دسترس نیست. پر خوری عصبی نیز بین یک تا هفت درصد در مردان وجود دارد. اگر چه ورزشکاران از جمله گروههای در معرض خطر برای این اختلال هستند پژوهشها نشان دادهاند که خوردن آسیبزا و رفتارهای کنترل وزن در برخی از ورزشها و فعالیتهای جسمانی بیشتر است.
نتایج این پژوهش نشان داده که بدنسازان رقابتی به طور بالقوه بیشتر در معرض اختلالات خوردن قرار دارند.»
در بخش دیگری از این پژوهش آمده: «پژوهشهای اولیه نشان دادهاند ورزشکارانی که سطح بالای آمادگی جسمانی را حفظ میکنند نسبت به غیر ورزشکاران احتمالاً گرایش کمتری به سو مصرف مواد دارند. پژوهشهای بعدی به این نتیجه رسیدند که ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران به احتمال بیشتری در معرض رفتارهای پرخطر از جمله سوءمصرف مواد قرار دارند. با توجه به محبوبیت ورزش بدنسازی در بین اقشار مختلف مردم، توجه به اثرات این رشته ورزشی بر متغیرهای روانشناختی از اهمیت بالایی برخوردار است.»
در پژوهش حاضر دو ملاک برای ورزشکار بودن در نظر گرفته شد: ۱) کسانی که حداقل دو سال به طور حرفهای مشغول بدنسازی بودند و ۲) کسانی که مربیان باشگاه مربوطه، آنها را در سطح حرفهای قرار میدادند. برای بررسی ملاک اول، از ورزشکار میزان سابقه ورزشی پرسیده شد و در صورتی که سابقه ورزشی ورزشکار زیر دو سال بود از پژوهش حذف شد و برای بررسی ملاک دوم، از مربیان باشگاهها خواسته شد ورزشکارانی که بالای دو سال سابقه ورزشی دارند را با توجه به اصول بدنسازی و زیبایی اندام از نظر حرفهای و آماتور بودن دستهبندی کنند که بعد از نظر مربی، فقط ورزشکاران حرفهای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
افراد مورد مطالعه با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پس از کسب رضایت آگاهانه، پرسشنامههای اختلال خوردن و گرایش به اعتیاد در بین آنان توزیع شد. اجرای پژوهش ۶ ماه (از تیر تا آذر ۹۶) به طول انجامید.
نتایج این پژوهش نشان داد که گرایش به اختلالهای خوردن در بدنسازان بیشتر از افراد عادی است.
در این تحقیق آمده: «دلایل مختلفی برای اختلال خوردن در مردان بدنساز وجود دارد. یکی از دلایل احتمالی میتواند مربوط به تأثیر رسانهها در تشویق به الگوهای نقشی غیر واقعبینانه در مردان باشد. به نظر میرسد این نوع تاکید رسانهها زمینه توجه بیشتر مردان را به بدنسازی و در نتیجه حساسیت بیشتر به بدن و میزان غذا خوردن را فراهم کند و در درازمدت ممکن است بدنسازان را بیشتر درگیر اختلالات خوردن کند.»
یافته دوم این پژوهش این بود که گرایش به اعتیاد بین دو گروه بدنساز و غیر بدنساز معنادار نبود. به گفته مهرداد حاجی حسنی این یافته با اکثر یافتههای پیشین در تناقض است. اغلب یافتههای پیشین بر این اعتقاد بودند که ورزشکاران معمولاً به دلیل انزوای اجتماعی، آشفتگی هویتی و آسیب ورزشی بیشتر در معرض سو مصرف مواد مواد هستند.
در این مطالعه آمده: «با توجه به نتایجی که در پژوهش حاضر حاصل شده، مشخص شد که بدنسازان گرایش بیشتری به اختلال خوردن دارند؛ اما تفاوت معناداری در گروههای مورد مطالعه در گرایش به اعتیاد یافت نشد. بنابراین توجه به آموزشهای لازم به بدنسازان و فراهم کردن محیطی که کمتر رقابتی باشد، احتمالاً بتواند زمینه را برای کاهش اختلالات خوردن در بدنسازان فراهم کند.»
این پژوهش در شماره چهارم سال هفتم مجله بهداشت و توسعه دانشگاه علوم پزشکی کرمان منتشر شده است.
ثبت دیدگاه