این روزها این جشن با نمادها و آیینهای آمیخته از طنز و وحشت همراه است و استفاده از عروسکهایی به شکل اسکلت و زدن ماسکهای ترسناک به عنوان بخشی از این جشن رواج دارد.
در مورد پیشینه این مراسم گفته میشود که منشاء آن، پایان سال در تمدن کلتیک (یا سلتیک)، یعنی ساکنان ایرلند بوده و به آن جشن سوئین میگفتند. امروزه زبانهای بومی ایرلند، اسکاتلند، ویلز و منطقه کورنوال در جنوب غرب انگلستان را در گروه زبانهای سلتیک قرار میدهند.
ظاهرا تاکید فرهنگ کلتیک بر میهمانی و استفاده از هر فرصتی برای شادمانی دستجمعی، مبنای این سنت بوده است. این جشن در پایان تابستان و آغاز زمستانهای سرد و تاریک منطقه برگزار میشده و روحانیون مذهب قدیمی کلتها باور داشتند که در این روز مردگان میتوانند به زمین برگردند و برای زندهها مزاحمت ایجاد کنند.
برای مقابله با این وضعیت، آنها آتش بزرگ “مقدس” میافروختند تا مردهها را دور کنند در حالیکه مردم تحفههای خود شامل غذای نذری را به پیشگاه خدایان کلتی تقدیم میکردند و البته به طور جمعی میخوردند.
در آن زمان که هنوز کبریت اختراع نشده و افروختن آتش آسان نبود، اکثر مردم اجاق کوچکی را همیشه در خانه روشن داشتند. اعتقاد بر این بود که اگر در این روز آتش قدیمی را خاموش و با برداشتن یک چوب مشتعل از آتش مقدس، اجاق جدیدی را روشن کنند، تا وقتی که این آتش میسوزد پلیدی و بیماری وارد خانه نمیشود.
هنگامی که رومیها جزایر بریتانیا را تصرف کردند، برخی آداب و رسوم خود را به سنت کلتها افزودند. به خصوص، جشن Feralia یا بزرگداشت مردگان و روز بزرگداشت پومونا Pomona، ایزدبانوی میوهها و درختان در شکلگیری جشن جدید تاثیر داشت
روز مردگان در مکزیک
در قرن هفتم، پاپ بونیفاس چهارم روز سیزدهم ماه مه را که روز بزرگداشت تمامی خدایان رومیان باستانی بود به مریم باکره، مادر عیسی مسیح اختصاص داد، اما بعدا پاپ گریگوری سوم این جشن را به اول نوامبر منتقل کرد و نام “روز بزرگداشت همه قدیسین کلیسای کاتولیک” یا All Saints را بر آن نهاد. به این ترتیب، تلاش شد تا جشن سوئین از تقویم کلتیک حذف و به یک جشن مسیحی تبدیل شود.
بعداً، در قرن یازدهم، روز دوم نوامبر به عنوان “روز بزرگداشت همه ارواح” All Souls اعلام شد که به مدت سه روز با آتشبازی و مراسمی شبیه برگزاری سوئین در میان کلتها همراه بود. از آن زمان این جشن به مدت سه روز از ۳۱ اکتبر تا ۲ نوامبر ادامه داشت و گاه با نام “هالومس” که ترکیبی از واژههای “مقدس” و “دعا” است خوانده میشد.
رواج این جشن در دهههای اخیر بیشتر مدیون آمریکاییان بوده است. مهاجران ایرلندی که در قرن نوزدهم در آمریکا سکونت گزیدند این جشن را در آن سرزمین رواج دادند و به یک جشن سراسری تبدیل کردند.
آدابی مانند تراشیدن کدو تنبل به شکلهای ترسناک و گذاشتن شمع داخل آن یا رفتن بچهها از خانه به خانه برای دریافت شکلات و خوراکی که بیشباهت به رفتار مشابهی در چهارشنبهسوری در ایران نیست نیز از جمله آدابی است که آمریکاییان در این جشن وارد کردهاند.
در بریتانیا معمولا هالووین با آتشبازی و همچنین مراجعه کودکان به خانهها برای دریافت شیرینی یا تحفههای دیگر همراه است. در سالهای اخیر، جشن هالووین به تدریج جشن دیگری را که در گذشته در بریتانیا رواج داشت و کاملا جدی گرفته میشد، کمابیش از سکه انداخته و کمرنگ کرده است.
تا دهههای اخیر، به مناسبت روز ۵ نوامبر، سالروز شکست توطئه انفجار مجلس هنگام حضور پادشاه در قرن هفدهم، مراسمی مانند درست کردن عروسک پارچهای گای فوکس – طراح اصلی توطئه – و سوزاندن آن در سراسر بریتانیا برگزار میشد.
مراجعه بچهها به خانهها برای دریافت خوراکی یا پول همراه با سرود “لطفا به خاطر بیاورید، پنجم نوامبر را” بخشی از آداب جشن “گای فوکس” بود. امسال جشن هالووین با شیوع یک بیماری بسیار مسری همراه است و این توصیه قدیمی به بچهها اهمیت ویژهای دارد که: “از غریبهها شیرینی نگیرید! “
ثبت دیدگاه