سه شنبه, ۱۳ آبان , ۱۴۰۴ Tuesday, 4 November , 2025 ساعت ×

آخرین تیترها »

اضافه برداشت بانک سپه از بانک مرکزی به دلیل مطالبات از دولت و پرداخت وام های تکلیفی و سیاستی است/ در ۳ سال گذشته در صورت‌های مالی تلفیقی سود‌آور بودیم صادرات ۶۰۰ تنی عسل/ سهم ۶۸ درصدی عراق از عسل صادراتی ایران ظرفیت‌های اقتصادی کشور هنوز به‌طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته است بانک سپه به عنوان قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین بانک کشور خدمات گسترده ای به مردم ارائه می‌دهد/ بسیاری از صنایع، تسهیلات خود را از بانک سپه دریافت می‌کنند پرداخت بیش از ۱۳۰ هزار میلیارد ریال تسهیلات قرض الحسنه ازدواج و فرزندآوری طی ۷ ماه نخست سال جاری توسط بانک سپه نیکزاد: مشکلات معیشتی و اقتصادی در سه‌شنبه نظارتی مجلس بررسی‌می‌شود ادعای ترامپ: آسیای غربی پس از سه‌هزار سال به صلح پایدار می‌رسد فرزین: هیچ‌گونه ناترازی ناشی از ادغام بانک آینده به بانک ملی منتقل نخواهد شد رهبر معظم انقلاب: نوآوری علمی و اندیشه سیاسی دو ویژگی برجسته علامه نائینی بود پاسخ «عراقچی» به اظهارات اخیر «گروسی»

شناسه : 17436
آبان ۳, ۱۳۹۹ ساعت: 5:24

او بالاخره خریداری پیدا کرد اما وقتی خواست کیسه را به خریدار ضایعات تحویل بدهد ناگهان دست جسدی از درون کیسه بیرون آمد.

ماجرای ‌فروش‌
 
پیرمرد راننده ای که قصد داشت کیسه حاوی ضایعات را به فروش برساند ناگهان با جسد مردی درون کیسه روبه رو شد و هراسان خود را به کلانتری رساند!
 
ماجرای این حادثه هولناک صبح روز گذشته در مشهد هنگامی آغاز شد که مرد جوانی خودروی پراید یک راننده ۶۲ ساله را در خیابان کاشانی ۱۲ به طور دربستی اجاره کرد. او از پیرمرد راننده خواست تا کیسه حاوی ضایعات را به انتهای بولوار پنجتن مشهد برساند .
 
جوان موتورسوار که زنی نیز ترک نشین آن بود به پیرمرد راننده گفت: من با موتورسیکلت پشت سر شما می آیم تا نشانی را درست بروید اما اگر به طور اتفاقی همدیگر را گم کردیم در انتهای بولوار پنجتن توقف کن تا ما به تو برسیم!
 
پس از این گفت وگو پیرمرد راننده در صندوق عقب را گشود و مرد جوان به طرف کیسه ای رفت که قرار بود آن را حمل کنند. مرد جوان از راننده خواست برای انتقال کیسه سنگین به صندوق عقب خودرو به او کمک کند ولی راننده با خودداری از کمک به مرد جوان گفت: من پیرم و کمردرد دارم!
 
سپس مرد جوان به ناچار و با سختی زیاد کیسه را درون صندوق عقب گذاشت و به این ترتیب هر دو وسیله نقلیه به طرف بولوار پنجتن به راه افتادند.
 
پیرمرد راننده هر از گاهی از آیینه خودرو به پشت سر نگاه می کرد تا موتورسوار را گم نکند ولی هنوز به چهارراه گاز نرسیده بود که در میان ترافیک شهری موتورسوار را گم کرد او به ناچار به انتهای بولوار پنجتن رفت و از ساعت ۹ صبح منتظر جوان موتورسوار ماند اما در حالی که عقربه های ساعت به ظهر نزدیک می شد خبری از مرد موتورسوار نبود.
 
راننده که دیگر نمی توانست این اوضاع را تحمل کند تصمیم گرفت ضایعات داخل کیسه را به یک خریدار ضایعات بفروشد تا حداقل کرایه خود را بردارد!
او بالاخره خریداری پیدا کرد اما وقتی خواست کیسه را به خریدار ضایعات تحویل بدهد ناگهان دست جسدی از درون کیسه بیرون آمد. پیرمرد که با دیدن این صحنه وحشتناک بسیار ترسیده بود، مضطرب و نگران خود را به کلانتری رساند و ماجرا را توضیح داد.
 
این گونه بود که نیروهای انتظامی مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند و جسد مرد حدود ۶۰ ساله با دستور قاضی کاظم میرزایی به پزشکی قانونی انتقال یافت. بررسی ها و معاینات اولیه حکایت از آن دارد که مرد مذکور به طور طبیعی فوت کرده است اما تحقیقات بیشتر با کالبدشکافی جسد برای تعیین علت دقیق مرگ همچنان ادامه دارد.
 
منبع: روزنامه خراسان

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.