نسل جدید کارمندان طی پنج سال آینده، رهبران سازمانها و کسبوکارها را با چالش «نحوه چیدمان محیط کار و انعطاف قواعد کاری» روبهرو میکند. مطابق تحقیقات جهانی تا سال ۲۰۲۵، ۷۰ درصد کارمندان افرادی هستند که به «سازگاری هدف سازمان با ارزشهای خود» اهمیت میدهند. فضای کار مجهز به ابزارهای دیجیتال یک رمز موفقیت مدیران آینده است.
آینده محیطهای کاری در واقع درباره آینده افراد آن است. همانطور که ما هر چه بیشتر تغییر میکنیم- بهطور فزایندهای به تلفنهای همراه وابستهتر شده و در مقابل ناکارآمدی پروسهها و تکنولوژی تحمل کمتری از خود نشان میدهیم- به همان میزان توقع ایجاد تغییر در محل کارمان را نیز خواهیم داشت.
شرکتها و کارفرمایان هم باید بهجای تلاش برای کنترل یا محدود کردن این تغییرات، آنها را مهار کنند. محیطهای کاری آینده مکانهایی خواهند بود که میتوانند روند کارها را تسریع کرده و با استفاده از روشهای جدید میزان بهرهوری را بالا ببرند.
آیندهپژوهان همه چیز را پیشبینی کردهاند. از دفترهای کارآمد با میزهای قابل حمل با کاناپههای دایرهای شکل به همراه روشنایی ملایم گرفته تا پروژکتورهای تصویربرداری هولوگرافیک سه بعدی برای جلسات توفان فکری. امایک ویژگی مشترک در چشم اندازهای آینده این است که آنها کاملا کارمند محور هستند.
طراحی فیزیکی محل کار هرچه باشد، مفاهیم پایهای در مورد تغییر ماهیت کار و کارمندان وجود دارند که هر شرکتی باید آنها را برای ایجاد هرگونه تغییر در نظر بگیرد. در غیر این صورت، نهتنها آنها از مزایای بهرهوری و تفکر نوآورانه غافل میشوند، بلکه بر توانایی آنها در جذب و نگهداری کارکنان تاثیر گذاشته و جذابیت خود را فدای تغییرات نادرست میکنند.
اکثر مشاغل بر اینکه آینده کاری ریشه در تکنولوژی دارد، اتفاقنظر دارند، از کاربرد نرمافزارهای مبتنی بر ابر تا هوش مصنوعی. اما تکنولوژی به تنهایی کافی نیست.
این افراد هستند که در کنار تکنولوژی آینده کاری را تعریف میکنند. دنیا با سرعتی بیش از آنچه که ما فکرش را میکنیم، درحال حرکت است. همانطور که نسل جدید وارد بازار کار میشوند، به غیر از انتظاراتی که از مناسب بودن ابزار موجود دارند، خواستههایی نسبت به خود کار نیز وجود خواهد داشت.
آنها انتظار دارند بتوانند بدون درخواست اجازه با دیگر اعضای مجموعه ارتباط بگیرند، حق اظهارنظر داشته باشند و نظراتشان شنیده شود و همچنین امکانات جدیدی در اختیارشان قرار بگیرد. درک اینکه آینده کاری چطور به نظر خواهد رسید بستگی به نیازها، انتظارات و حتی خواستههای کارمندان نسل هزاره خواهد داشت. با هم نگاهی به جنبههای کلیدی که آینده را تغییر خواهند داد، داشته باشیم.
۱- رهبری سازمانی – کار هدفمند
در آینده خواسته افراد تنها کار کردن برای یک شرکت یا سازمان نخواهد بود. آنها خواستار فعالیت در مجموعهای هستند که هدف مشخصی را دنبال کرده و با ارزشهای شخصی آنها مطابقت داشته باشد. توجه به هدفمندی، نویدبخش کارفرمایان در آینده خواهد بود، جایی که به انجام رساندن وظایف از هر زمان دیگری مهمتر است.
آینده شغلی براساس همکاری انسانها و ماشینها پایهریزی شده و به عملکرد افراد معنای واقعی میبخشد. مجموعههایی که هدف مشخصی را دنبال میکنند، مطمئنا با ارائه دلیل عمیقتر به کارمندان، بهترین استعدادها را جذب خواهند کرد.
۲- ارتباطات – چند مدلی
انقلاب ایجاد شده بهوسیله تلفنهای همراه، باعث ایجاد تحول عظیم در نحوه ارتباط مردم شده است. ما از دنیایی که ایمیل کاربردیترین وسیله ارتباطی آن بود به جهانی جهش کردیم که ویدئو، پیامک، ایموجی و عکس، همه و همه نقش موثری در ارتباطات ما دارند.
۳- تکنولوژی – یکپارچه و دیجیتالافراد همیشه میخواهند برای انجام وظایف از ابزارهای مختلف استفاده کنند. از این رو، در آینده باید این انعطافپذیری لازم را با استفاده از بهترینهای روشهای نرمافزاری و دیگر وسایل لازم فراهم کرد. اگر بهدلیل ناسازگاری نرمافزاری نتوانید به لینک یا فایل فردی در یک تیم دیگر دسترسی پیدا کنید، قطعا ناامید خواهید شد.
این مشکلی است که در سیستمهای کامپیوتری قدیمی پیش میآید. اما ابزارهایی که ما در محیطهای کاری استفاده میکنیم از همان ابتدا یکپارچهسازی خواهند شد. دفترهای کاری امروزه به سمت دیجیتال شدن پیش میروند. بههرحال، برنامهای بیش از دیجیتالسازی نیاز است.
همچنین، برای دیجیتالسازی حقیقی تنها یک استراتژی کافی نیست. این باید بخشی از وظایف همه، از منابع انسانی گرفته تا بازاریابی و تیم مدیران ارشد باشد. تلاش برای ایجاد این نوع تغییر باید به فرهنگ سازمانی القا شود.
۴- فرهنگ
تغییرات جمعیتی، ابتکارات گوناگون و خلاقانه، کمبود استعداد، اتوماسیون، تکنولوژی درحال تکامل و هجوم دادهها برای ایجاد تغییرات فوری و بلندمدت در فرهنگ محل کار همگرایی دارند. تیمهای کاری در آینده متنوعتر و فراگیرتر خواهند بود و ممکن است اختلافات زیادی در زمینههای مختلف با یکدیگر داشته باشند.
ضریب اعتماد افراد نیز بهمراتب زیرکانهتر تعیین خواهد شد، زیرا کارفرمایان به دادههای بیشتری در رابطه با کارمندان، بهرهوری و الگوهای کاری دسترسی خواهند داشت. کارمندان هم باید به کارفرمایانی که از دادههای جمعآوریشده در مورد آنها محافظت میکنند، اطمینان داشته باشند.
تا سال ۲۰۲۵، تقریبا ۷۵ درصد از نیروی کار جهانی از نسل هزاره خواهند بود. فرهنگ سازمانی اکثر سازمانهای بزرگ مستقیما با عادتها و انتظارات این نسل شکل میگیرد. فراهم آوردن فضایی که افراد احساس ارزشمند بودن، استقلال و عضو بودن در یک تیم کنند بیش از هر زمان دیگری اهمیت خواهد یافت. همچنین، انعطافپذیری برای کار خارج از اداره، یعنی «کار از خانه» یا کار از راه دور الزامی خواهد بود.
۵- ساختار
سازمانهای با عملکرد بالا بهعنوان شبکههای توانمند عمل میکنند، از طریق فرهنگ، سیستمهای اطلاعاتی و تحرک استعدادها هماهنگ میشوند. شرکتها بر طراحی مجدد سازمان خود برای آینده متمرکز شدهاند و بسیاری از سازمانها نهتنها درحال طراحی، بلکه ساخت این سازمان جدید هستند.
از آنجا که شبکهها و اکوسیستمها جایگزین سلسله مراتب سازمانی میشوند، سوال سنتی «برای چه کسی کار میکنید؟» جایگزین «با چه کسی کار میکنید؟» شده است. طراحی و تغییر سازمانی پیچیده است. بسیاری از طراحیهای مجدد سازمانی با شکست روبهرو میشود، زیرا به یک تلاش برای کاهش هزینهها تبدیل میشوند.
برخی با مقاومت مدیریت سازمان روبهرو میشوند. در حقیقت، بسیاری از بنگاههای مشاورهای گزارش میدهند که تا ۷۰ درصد از سازماندهیهای مجدد بهدلیل «نافرمانی» از تیم اجرایی بیسرانجام میمانند. ناامیدی نیز معمول است. طراحی سازمان آینده پروژهای دشوار و گاه مملو از آزمون و خطا است، نه تمرینی روی کاغذ.
این یک روند مداوم، پویا و به تعبیری بیپایان است. با این حال، برای شرکتهایی که با چالش روبهرو هستند، بازده از نظر عملکرد مالی، بهرهوری، مشارکت کارکنان و مجموعه مزایای دیگر میتواند بسیار زیاد باشد. در گذشته، بیشتر سازمانها برای کارآیی و اثربخشی طراحی میشدند، که منجر به ایجاد سازمانهای پیچیده و نامناسب میشد.
مدلهای تجاری حاصل، که براساس الگوهای تجاری قابل پیشبینی بود، برای تغییرپذیری در آینده مناسب نیستند. به جای کارآیی صرف، سازمانهای موفق برای سرعت، چابکی و سازگاری طراحی خواهند شد تا آنها را قادر به رقابت و پیروزی در فضای کسبوکار جهانی کنند.
سازمانها به اهمیت یک مدل تیم محور پی بردهاند. برای اینکه یک شرکت سریع و چابک بماند، تیمها باید بتوانند به سرعت تشکیل و منحل شوند.
شرکتهای با عملکرد بالا ممکن است یک تیم «تجربه مشتری دیجیتال» ایجاد کنند، افراد را برای تیم انتخاب کنند و از آنها بخواهند ظرف یک یا دو سال محصول یا خدمات جدیدی را طراحی و تولید کنند. پس از آن، وقتی اعضای تیم به سمت پروژههای جدید میروند، تیم متفرق میشود. این توانایی جابهجایی بین تیم بدون متحمل شدن ریسک یکی از ویژگیهای مهم شرکتهای با عملکرد بالا است.
۶- فرآیندهای کاریمحل کار آینده یک حس مشترک از هدف، فرهنگ همکاری، راهی برای بهرهبرداری از اکوسیستمی است که بهطور ویژه برای ایجاد ارزش تجاری شما ساخته شده است. این افراد را قادر میسازد و به آنها الهام میکند تا کار خود را به بهترین نحو انجام دهند- اقدام به برقراری ارتباط کنند، همکاری کرده و مشکلات را حل کنند.
این تعامل را عمیقتر و بهرهوری را تحریک میکند. مشخصه محل کار آینده کارمندان انسانی خواهد بود که در کنار کارمندان دیجیتال کار میکنند. یافتن موفقیت در این مدل جدید نیاز به یک رویکرد جامع برای قابلیت دیجیتال دارد. از آنجا که محل کار آینده بسترها را به هم متصل میکند و محصولات و خدمات دیجیتالی جدید را با هم ادغام میکند، به شخصیتها، سیستمها، فرآیندها و نقشهای جدیدی برای پشتیبانی از چشمانداز دیجیتال نیاز دارد.
قابلیت دیجیتال یک روش ساختاری برای بهبود مداوم تجربه کاربر، افزایش صلاحیتهای دیجیتال و ارتقای چابکی کسبوکار است.
تغییر تواناییهای کارمندان به رهبرانی نیاز دارد تا بهطور مداوم شکافها و کارکنان دارای مهارت و مهارتهای متقابل را شناسایی کنند تا آماده انجام وظایف شغلی جدید شوند. محل کار آینده سازمانی چابک خواهد بود که میتواند فرآیندها و خدمات را به روشی استراتژیک برای افزایش عملکرد و کاهش هزینهها متحول کند.
برنامهریزی برای تغییر در آینده هرگز آسان نیست. بینشهای به اشتراک گذاشته شده در بالا ممکن است به کسانی که در مورد استفاده از محل کار خود برای رقابت در بازاری که به سرعت درحال تغییر است، فکر میکنند، کمک کند.
گامهای کوچکی که اکنون با توجه به هرجنبه کلیدی با تمرکز بر رفاه، شخصیسازی سریع، الهامگیری، اتصال و توجه به نیاز کارمندان برداشته میشود، به سازمانها کمک میکند تا در میان دریای شرکتهای بزرگ در آینده برجسته شوند.
منبع: Businessmanager
مترجم: سارا نظیفیفرد
ثبت دیدگاه