
اما در این میان تلاش برای کماهمیت جلوه دادن دستاوردهای مدیریتی دراین زمینه، ربط دادن کامل موفقیتها به مسائلی از جمله بارشهای فراوان، از شیرینی موفقیتی که ستاد احیا بعد از جان گرفتن دریاچه چشید، نمیکاهد. کارگروهی که بعد از تشکیل دولت یازدهم به منظور رسیدگی به اوضاع بحرانی این دریاچه شکل گرفت بدون شک سهم بزرگی در زندگی دوباره دریاچه ارومیه دارد.
با این حال برخی توقع دارند بحرانی که در سالها و به مرور در دریاچه حاکم شد در یک زمان از پیش تعیین شده حل شود و با این توجیه، در پی مقاصد خود برای نتیجهگیریهای سیاسی از همه مسائل هستند و پیکان انتقاد و تخریب را به سوی دولت گرفتهاند. هرچند که مسئولان سازمان محیط زیست تاکید دارند دریاچه ارومیه سرمایهای ملی است و هرگز حیات آن را فدای بازیهای سیاسی نخواهند کرد.
روزهای بحرانی گذشته را فراموش نکنیم
هیچ وقت یادمان نرود در سال ۱۳۹۲، پنج سال از مصوبه دولت قبلی گذشته و قرار بود دریاچه احیا شود، اما حتی یک پروژه هم اجرایی نشده بود. فراموش نکنیم در سال ۱۳۹۳ بسیاری از سازمانهای بینالمللی به ناکارآمدی کشور اشاره داشتند که یک گستره بینالمللی که پارک ملی دریاچه ارومیه هست را نمیتوانند اداره کنند. خاطرم هست درآن زمان بسیاری از افراد در کشور میگفتند باید فاتحه این دریاچه خوانده شود.
او افزود: اگر یادتان باشد میگفتند باید کف دریاچه را آسفالت کنیم. سال ۹۲-۹۳ با یک معضل اجتماعی، سیاسی و امنیتی در منطقه روبرو بودیم که به یک موفقیت در جمهوری اسلامی تبدیل شده است. حیات دوباره دریاچه ارومیه به یک مطالبه عمومی برای احیای دیگر تالابهای مرده ما منجر شد.
استاندار شیراز مطالبه میکند که چنین فعالیتی برای دریاچه مهارلو هم انجام شود. خاطرمان باشد که نمایندگان اصفهان گفتند ما همه استعفا میدهیم مگر اینکه ستادی شبیه ستاد احیای دریاچه ارومیه برای زایندهرود تشکیل شود.
دوران دخالت دادن بازیهای سیاسی در مسائل زیست محیطی گذشته
این مقام مسئول در سازمانمحیطزیست تصریح کرد: طبق گفته برخی، اگر میخواستیم نگاه سیاسی داشته باشیم سدهایی که گفتهاند ساخته نشود را میساختیم. اینها همه نشان میدهد که تحلیلها غلط است و مردم میدانند درست و اشتباه چیست. تاریخ مصرف چنین تحلیلها گذشته است. باید از این دریاچه درس بگیریم و به سراغ دیگر دریاچهها برویم.
چگونه است که حتی خارجیها دستاورد ما را در نجات دریاچه تحسین میکنند، اما برخی در داخل به دنبال برداشت سیاسی و ندیدن موفقیتها هستند؟ برای مثال صداوسیما که میتواند خبر احیای دریاچه ارومیه را تیتر نخست اخبار خود قرار داده و آن را به دنیا نشان دهد اصلا توجهی به این موضوع ندارد
وی ادامه داد: رییس پلیس راهنمایی و رانندگی خوی میگفت: طبق بررسیها، در زمان خشک شدن دریاچه، ۳۰ درصد تصادفها بیشتر شده بود. بنا را بر این گذاشتهاند که با تک تک افرادی که دچار تصادف میشوند صحبت کنند و یک کار مطالعاتی انجامشود که چرا تصادفها افرایش یافته است. پاسخ افرادی که بیشتر آنها از شهرهای دیگر بوده و اهل ارومیه و تبریز نبودند جالب بود. همه گفتند وقتی به این دریاچه نگاه میکردیم و میدیدیم خشک شده؛ ناراحت شده و توجهی به جاده و خطرات آن نداشتیم. طبق اعلام راهنمایی و رانندگی از زمانی که دریاچه احیا شده، تصادفها نیز کمتر شده است.
به جای نقد منصفانه، مردم را ناامید میکنند
چه زمانی این افراد میخواهند دست از کارهای سیاسی بردارند تا با مردم دست به دست هم داده و تالابها را زنده و برای نسل آینده محیطزیستی قابل زندگی کردن فراهم کنیم. ما اینها را میدانیم و میفهمیم و پاسخشان را هم میدهیم، اما افسوس میخوریم که این جریانهای رسانهای به جای اینکه دستاوردها را به مردم نشان دهند و نقد منصفانه کنند، حرفهایی میزنند که ضمن غلط بودن میخواهند مردم را ناامید کنند.
احیای دریاچه شانسی بوده؟
وی تصریح کرد: شکی نیست که بدون بارش الهی دریاچه احیا نمیشد، اما سوال این است که اگر ما این را به نفع خودمان مصادره کردیم چرا در سال ۱۳۸۵ که ۴۰۹ میلیمتر بارندگی داشتیم ۲۵ سانتیمتر آب دریاچه پایین رفته است؟ آیا همه اینها شانسی است. من میتوانم صدها کار اشتباه در رابطه با مسیر احیای دریاچه ارومیه پیدا کنم، اما هیچ کدامش آن چیزی نیست که بتواند به لحاظ علمی، منطقی و براساس واقعیت تحلیل شود.
ستاد احیای دریاچه ارومیه سیاسی نیست
وی ادامه داد: در همین زمان شرکتهای دانشبنیانی که در رابطه با مدیریت مصرف آب، مصرف آن و کشت نشا در منطقه فعال شدهاند عملکردی باور نکردنی داشتهاند. این دستاورد و مسیری نیست که مربوط به یک دولت باشد. ستاد احیا، غیرسیاسی است و باید در سالهای آتی نیز برنامههای توسعه را گسترش دهد.
او همچنین درپاسخ به انتقادهایی درباره انتقال آب بین حوزهای برای نجات دریاچه توضیح داد: پیش از انقلاب سطح اراضی زیرکشت در حوزه آبریز دریاچه ارومیه، ۱۷۰ هزار هکتار بود که پس از انقلاب بیش از ۱۵۰ هزار هکتار به آن اضافه شد. چگونه میتوانیم به مردم بگویید درختهایی که کاشتهاید قطع کنید؟ این کار در کوتاه مدت امکانپذیر نیست؛ بنابراین باید تا اندازهای که به بخش کشاورزی آسیبی نرسد صرفهجویی کنیم.
معاون سازمان محیط زیست با بیان اینکه با مدیریت منابع آبی، تولیدات کشاورزی نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه تا ۱۷ درصد در آذربایجان غربی افزایش هم پیدا کرده است، افزود: توانستهایم از طریق ساخت سردهنه و برنامههایی همچون نشا کاری و اصلاح بذر، نزدیک به ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب از این طریق صرفهجویی شود.
قرار نیست دریاچه تنها با انتقال آب احیا شود
وی خاطرنشان کرد: دریاچهای که زمانی ۳۰ میلیارد مترمعکب آب داشت در زمان تشکیل ستاد احیا فقط نیم میلیارد مترمکعب باقی مانده بود. اگر روندی کنونی ادامه یابد و طرحها تکمیل شود در سال ۱۴۰۶ به حدود ۱۴ میلیارد مترمکعب یعنی احیای کامل نزدیک میشویم.
معاون سازمان محیط زیست یادآور شد: نجات دریاچه بدون انتقال آب ممکن نبود. ما راهی را آزمودیم که از نظر محیط زیستی پذیرفتنی بود.
یک اصل در محیط زیست وجود دارد که میگوید اکوسیستم یک روزه نابود نمیشود و یک روزه نیز احیا نخواهد شد. دریاچه ارومیه نیز یک شبه خشک نشده و به آن وضعیت اسفناک نیفتاده بود؛ بنابراین انتظار احیای آن در کوتاهمدت غیرعلمی است. اما نکتهای که باید به آن توجه داشت اینکه دریاچه ارومیه در اوج خشکی مانند بیماری در حال احتضار بود. این بیمار نیاز به درمانی اورژانسی داشت تا ابتدا از مرگ نجات یابد و سپس برای سرپا شدنش دست به کار شد.
تغییر الگوی کشت، تعادل بخشی سطح آبهای زیرزمینی و … همه روشهایی است که از نظر علم محیط زیست میتواند به تثبیت شرایط دریاچه ارومیه کمک کند، اما آیا اگر این روشها به تنهایی به کار گرفته میشد و اقدامی عاجل برای آن نمیشد، امروز خبری از دریاچه بود؟
ثبت دیدگاه