یکشنبه, ۲۲ تیر , ۱۴۰۴ Sunday, 13 July , 2025 ساعت ×
شناسه : 109560
تیر ۱۱, ۱۴۰۰ ساعت: 21:09
به هم رسیدن زندانی و زندانبان در «چپ‌دست‌ها»
«چپ‌دست‌ها» روایت تازه‌ای از زندانی و زندانبان است که در نهایت به‌هم می‌رسند. طنز تلخی که در کل داستان و حتی گاهاً در لحن آصف هم وجود دارد. محیطی که باید عبرت‌آموز باشد اما به تباهی رهنمون می‌شود. داستان در لحظات حساس، ریتم تند و نفس‌گیری دارد، جملات کوتاه‌اند و هربار که درِ مرکزِ پیام را می‌زنند؛ قلب خواننده مانند قلب آصف تندتند می‌زند. انگار آصف میل درونی انسان است به گرفتن تصمیم‌های غلط، رهایی از بند عقل و گریختن از دوراندیشی.

یونس عزیزی در رمان «چپ‌دست‌ها» دو روایتِ جذابِ زندان و سربازی را در قالب یک اثر به نمایش گذاشته است. روزگار سرباز جوانی به نام «آصف» که باید دوره‌ی خدمتش را در زندان بگذراند. سربازی که خانواده‌اش مشکلات زیادی دارند. مهم‌تر از همه، خودش. خودش هیچ موفقیت چشمگیری در زندگی نداشته و حالا حوزه‌ی خدمتش هم باعث شده تا لحنی تلخ و گزنده داشته باشد. این گزندگی کلام علاوه بر این‌که او را به خواننده نزدیک‌ می‌کند، دلیلی می‌شود تا دیدی انتقادی نسبت به وضعیت زندگی خود و دیگران داشته باشد. لحنی که گاه همدلانه با بزهکاران است و گاه رنجیده‌خاطر از بالاسری‌ها. زندان با توصیفات او از آدم‌ها و محیطش سروشکل پیدا می‌کند و در ذهن خواننده تصویر می‌شود.

«چپ‌دست‌ها» روایت تازه‌ای از زندانی و زندانبان است که در نهایت به‌هم می‌رسند. طنز تلخی که در کل داستان و حتی گاهاً در لحن آصف هم وجود دارد. محیطی که باید عبرت‌آموز باشد اما به تباهی رهنمون می‌شود. داستان در لحظات حساس، ریتم تند و نفس‌گیری دارد، جملات کوتاه‌اند و هربار که درِ مرکزِ پیام را می‌زنند؛ قلب خواننده مانند قلب آصف تندتند می‌زند. انگار آصف میل درونی انسان است به گرفتن تصمیم‌های غلط، رهایی از بند عقل و گریختن از دوراندیشی.

اگر به عنوان یک جوان درگیرودار زندگی احساس کنید اعتماد به نفس لازم را ندارید و یا ترس‌ها چنان بر شما چنگ انداخته است که در وضعیتی بغرنج به سر می‌برید، چه می‌کنید؟ آیا حاضرید با افرادی که دارای اعتماد به نفس هستند ارتباط برقرار کنید تا در این زمینه روحیه شما را تقویت کنند؟ انتخاب شما برای بهتر شدن وضعیت‌تان چیست؟

به عنوان یک مخاطب اگر خواهری سرطانی داشته باشید و پدری معتاد، برای زنده بودن خواهرتان چه می‌کنید؟ آیا به هر دری نمی‌زنید؟ آیا تلاش نمی‌کنید به هر صورتی که شده او را نجات بدهید؟ حال در این وضعیت خاص که دچارش شده‌اید، تکلیف اخلاق و مسئله‌ی اخلاقی چه می‌شود؟

در واقع اگر برای نجات جان یک نفر مجبور باشید تن به خلاف بدهید آیا این کار را می‌کنید؟ این پرسش بنیادی که از آغاز خلقت با بشر همراه بوده است، در این داستان نیز با ما همراه است. اگر می‌خواهید در این موقعیت‌ها قرار بگیرید یا ببینید شخصیت اصلی رمان «چپ‌دست‌ها» با چه مسائل و اتفاق‌هایی دست‌وپنجه نرم می‌کند، خواندن این رمان را از دست ندهید.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.