
مدیر آکادمی «تربیت مدیران بریتانیا» برای گشایش قفل مدیریت در عصر کرونا توصیه میکند، رهبران سازمانی از «صدور دستور» دستبردارند و به مهارتهای نرم سهگانه رو بیاورند.
یکی از این مهارتها «مواجهه بدون نقاب با کارکنان» است. رهبران موفق از این نسخه مدیریتی، جواب گرفتهاند. یک مهارت نرمتر هم برای «سختترین ماموریت مدیران سنتی» وجود دارد.
یک گفته قدیمی حاکی از این است که «هیچ چیز جدیدی زیر نور خورشید وجود ندارد». به نظر شما مدیران امروز با شرایطی کاملا جدید مواجه هستند یا میتوانند با رویکردهای آزمون و خطای دیروز به راهشان ادامه دهند؟
همهگیری کرونا وجود چالشهایی را اثبات کرد که هنگام تدوین استراتژیهای بلندمدت فکرشان را هم نمیکردیم. اکنون نگاه کاملتری به اوضاع داریم و همه چیز را در هزینههای مالی خلاصه نمیکنیم.
کرونا با تمام مشکلاتش شاید فرصتی کمسابقه برای درک شیوه مدیریت مناسب و رهبری سازمانی خوب بوده است. با نگاه جدید میتوان امید داشت که مدیران ما هنگام خدمت به کارکنان و جامعه خود، از نیروی مثبت و همکاریهای بیشتری برای تغییر بهره ببرند.
به نظر شما در آینده به کدام ویژگیهای مدیریتی و رهبری سازمانی نیاز بیشتری خواهد بود؟
من سه ویژگی را انتخاب میکنم که هر سه مورد باعث میشوند در محل کار، انسانتر باشیم. همدلی یکی از آنها است. همدلی یکی از ویژگیهای ذاتی ما است که از هوش هیجانی نشات میگیرد و امکان ایجاد روابط عمیق و معنادار با دیگران را فراهم میسازد.
دومین ویژگی، شفافیت است. بهترین رهبران سازمانی، نقاب به چهره ندارند. آنها شکنندگی و ضعفهای خود را به دیگران نشان میدهند و ذینفعانشان را در جریان تمام اتفاقات ریز و درشت جاری میگذارند. ما نمیتوانیم بدون پذیرش این موضوع که در کوتاهمدت با شرایط دشواری مواجه هستیم، برنامهای بلندمدت تدوین کنیم.
خودآگاهی سومین اولویت است. شما چگونه به عنوان یک رهبر سازمانی، یک مربی یا یک مدیر بر سر کار حاضر میشوید؟
در یک سخنرانی عنوان کرده بودید که علم مدیریت و رهبری سازمانی باید به طور اساسی تغییر کند و بر ویژگیها و مهارتهایی تاکید شود که امکان مهار تغییرات، حداکثرسازی فرصتها و بهرهگیری از آنها را فراهم سازد. میتوانید این نکته را بازتر کنید؟ چگونه میتوانیم اطمینان داشته باشیم که در تغییر اولویتهای خود و انطباق با مشکلات جاری، مهارتهای مدیریتیِ همچنان سودمند را از دست نمیدهیم؟
ما در دوره جدیدی هستیم که هدف، عامل پیشران سازمانها است و نه سود. پیشتر، سرمایهگذاران شرکتها بیشترین نقش را در تصمیمگیریها داشتند و به همین دلیل سودآوری (آن هم سودآوری کوتاهمدت) مهمترین معیار تصمیمگیری بود.

برای رسیدن به آن سطح، مدیران و رهبران سازمانی باید رویکرد ماشینی یا مالی خود را به رویکردی انسانی تغییر دهند، مهارتهای نرم را به کار بندند، همه افراد را در تصمیمگیریها مشارکت دهند و ذهنیتی پذیرای تغییر داشته باشند.
به نظر شما جایگزینی مدیریت با مربیگری چه مزایایی در فضای پس از کرونا دارد؟
همواره میدانستیم که به طور کلی با شکافهای مهارتی مواجه هستیم. اما کرونا نشان داد در کدام مهارتها و کدام بخشهای سازمان با این شکافهای مهارتی درگیریم. همهگیری کرونا عامل مهمی در شناخت ضعفها بود و همچنان شکافهای مهارتی بیشتری به چشم میآید. اما بیش از کمبود مهارتهای فنی، مهارتهای رهبری سازمانی و ارتباط با کارکنان را نیاز داریم.
کارها پیچیدهتر میشوند، فناوری برخی مشاغل را منسوخ میکند، تیمهای داخل شرکت ممکن است جزیرهای شده و ارتباطشان را با دیگران از دست بدهند، سیستمها به مرور زمان کارآییشان را از دست میدهند و مشاغل میتوانند فاقد معنا و هدف شوند.
مهارتهای مربیگری میتوانند نقش بزرگی در احیای اقتصادی و کسبوکار داشته باشند. مهمترین مزیت مربی بودن برای کارکنان آن است که برای آنها امکان عملکرد بالاتر را فراهم میسازید. شما کارکنان را آماده میکنید که پتانسیلهای خود را حداکثر سازند، روی نقاط ضعف خود کار کنند و خود را با چالشها انطباق دهند.
حتی پیش از کرونا هم مهمترین ویژگی عصر مدرن را تغییرات دائمی میدانستند. به نظر شما در دنیای پس از کرونا لازم است رویکرد جدیدی در مدیریت تغییر در پیش گرفته شود تا بتوانیم به خوبی با تغییرات پیشرو مواجه شویم؟
بله، من فکر میکنم شیوه مواجهه ما با تغییرات باید عوض شود.
اتحادیه مربیگری بینالمللی (ICF) و موسسه سرمایه انسانی در اواخر ۲۰۱۸ پژوهشهایی روی مدیریت تغییر داشتند. آنها دریافتند که شرکتهای دارای بهترین عملکرد مالی، آنهایی هستند که توانمندیهای بالاتری در مدیریت تغییر دارند و فرهنگ مربیگری را در سازمانهای خود نهادینه کردهاند.
به عنوان سوال آخر، به دورکاری بپردازیم. به نظر میرسد دورکاری ادامه یابد. در این شرایط، چه مشکلاتی برای مربیگری ایجاد میشود و چاره چیست؟
آکادمی ما از زمان تاسیسش در سال ۱۹۹۹ به صورت مجازی فعالیت کرده است و مهمترین تجربهام آن است که باید مناسبترین فناوریها و زیرساختها را برای انجام درست کار برای کارکنانتان فراهم کنید. سیستمهای غیراستاندارد میتوانند بر فرهنگ سازمانی اثر بگذارند و به همین دلیل باید روی ابزارهای انگیزهبخش و باعث مشارکت کارکنان خود سرمایهگذاری کنید. من اعتقاد ندارم که فقط به دلیل فاصله جغرافیایی نتوان روابط و ارتباطاتی قدرتمند داشت.







ثبت دیدگاه