
قصد ما تفسیر دادهها بود و نه کنش سیاسی به همین خاطر هم به شدت منتقد کاربرد نظرسنجی به عنوان ابزاری برای تبلیغات و کمپین بودیم و هستیم. حتی بنده نسبت به سیاستهای انتخاباتی اصلاحطلبان منتقد بودم و هیچ دلیل قانعکنندهای برای رای دادن هم پیدا نکردم.
۴ علت را برای بیثباتی نتایج ذکر کردم. براساس این یادداشت عوامل زیر در بیثباتی و کاهش دقت پیشبینی رفتارهای این انتخابات موثر است. در انتخابات اخیر به چند دلیل باید نسبت به پیشبینیها قدری محتاط بود. این انتخابات با سال ۱۳۹۶ فرق دارد و نباید الگوهای تحلیلی آن انتخابات را به مورد اخیر تعمیم داد.
اول به دلیل آنکه برای بخش بزرگی از مردم، انتخابات کنونی یا معنایی متفاوت از معنای انتخابات در دورههای گذشته دارد یا فاقد معنای روشن است. به عبارت دیگر برای بخشی از مردم روشن نیست که به چه چیزی و چرا رای میدهند و نامزد مورد نظر آنها نماد چه چیزی است.
دوم به علت وجود کروناست. پاسخهای مردم در نظرسنجیها برحسب شرایط عادی است ولی هنگامی که از مردمی که میخواهند رأی بدهند، پرسیده میشود که آیا به دلیل کرونا ممکن است از رأی دادن پشیمان شوید تا حدود ۱۰ درصد این را محتمل دانستهاند حتی اگر نصف این مقدار هم رخ دهد به معنای کاهش ۲ درصدی (۵ درصد از ۴۲ درصد برآورد نرخ مشارکت) در مشارکت است.
سوم، تلاقی دو انتخابات شوراها و ریاستجمهوری است. این تلاقی در گذشته هم بود ولی اثر انتخابات ریاستجمهوری بر شوراها بیشتر بود، در حالی که در این دوره اکنون معکوس شده است. این ویژگی شاید در شهرها و روستاهای کوچکتر بیشتر بروز کند. به علت پایین بودن مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ممکن است انتخابات شوراها بر انتخابات ریاستجمهوری اثر افزایشی بگذارد.
۹ درصد مردم از کسانی هستند که گفتهاند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نمیکنند ولی در شوراها شرکت میکنند. دقیقا نمیدانیم چقدر احتمال دارد که این افراد هنگام حضور در شعبه اخذ رأی، انگیزه شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را نیز پیدا کنند.
در نهایت نتیجه گرفتم که با توجه به این ۴ عامل گمان میکنم که پیشبینی ایسپا اگرچه براساس یافتههای نظرسنجی و تجربههای به لحاظ علمی و قبلی و درست است ولی باید با احتیاط تلقی کرد. به گمان من ممکن است ±۵ درصد نیز کم یا زیاد شود.
آنچه رخ داده به شرح زیر است:
تعداد کل آرای اعلامی ۹/۴۷ درصد واجدین حق رأی است ولی با توجه به بالا بودن زیاد آرای باطله این رقم بسیار نامتعارف است. در سال ۱۳۹۶ درصد آرای سفید و باطله ۹/۲ درصد بود. اگر همین مقدار را برای امسال نیز متعارف فرض کنیم فقط وجود ۸۴۰ هزار رأی باطله متعارف است و ۴/۳ میلیون آن اضافه است که باید از کل مشارکتکنندگان کاسته شود.
پیشبینی ما درباره آرای نامزدها به صورت زیر بود: برای اعتبار بیشتر این پیشبینی با حذف آرای سفید و باطله و فقط به نسبت آرای ۴ نامزد صورت گرفته است که البته با اضافه کردن آرای باطله درصدهای رسمی فرق خواهد کرد.
همچنان که مشاهده میکنید، تفاوتها بسیار اندک است. در ارقام پایین نیز به علت ناپایداری نتایج احتمال افزایش خطای پیشبینی بیشتر است ولی کلیت ساختار پیشبینی شده هیچ تفاوتی با واقعیت رخ داده ندارد و این همه چیزی بود که اصلاحطلبان نباید چشم خود را بر آن میبستند.







ثبت دیدگاه