
خودشفقتی از شما رهبر سازمانی بهتری میسازد
۱- هوش هیجانی: مطالعات نشان میدهند افراد خودشفقت دارای سطح بالایی از هوش هیجانی هستند و در شرایط دشوار بهتر میتوانند آرامش خود را حفظ کنند و تمایل بیشتری به خوشبینی و شادی دارند.
۲- انعطافپذیری: افراد خودشفقت همانند دیگر افراد دارای استانداردها و چارچوبهای قوی در زندگی هستند، اما خودشفقتی به آنها کمک میکند در شرایطی که استانداردهایشان به هم میریزد، حداقل رفتارهای غیرمولد را بروز دهند و به سرعت به سمت مولد بودن حرکت کنند.
۳- رشد ذهنی: افراد خودشفقت نسبت به رشد شخصی تمایل بیشتری دارند و به جای اجتناب از چالشها برای رسیدن به اهداف خود، برنامهریزی میکنند.
۴- تمامیت: تحقیقات نشان میدهد که رابطه قوی بین خود شفقتی با وظیفه شناسی و پاسخگویی وجود دارد و خود شفقتی رهبران را قادر میسازد حتی در تصمیمگیریهای دشوار، با مسوولیت و اخلاق رفتار کنند.
همانطور که استاد روانشناسی سرنا چین میگوید: بین خودشفقتی و شفقت نسبت به دیگران ارتباط وجود دارد. مهربان بودن و عدم قضاوت نسبت به خود، عملی خوب برای رفتار دلسوزانه با دیگران است. رهبران سازمانی با دلسوزی برای خود و دیگران اعتماد و ایمنی روانی ایجاد میکنند و این موضوع سبب مشارکت بالا و عملکرد پایدار در تیمهای کاری و سازمانها میشود.
چگونه ظرفیت خودشفقتی را ایجاد کنیم: پذیرفتن و در آغوش کشیدن خود، اولین قدم برای خود دلسوزی است.

*در لحظه تمرین کنید: بهترین زمان برای یک تمرین ۵ تا ۲۰ ثانیهای در طی یک روز، میتواند قبل از شروع جلسه، هنگام نشستن پشت میز کار، آشپزخانه یا طی یک مکث کوتاه برای پاسخ دادن به ایمیلها باشد.
* ذهنآگاهی: ذهنآگاهی شامل هدفمندی، قضاوت نکردن و تمرکز بر زمان حال است. ارتباط بین ذهنآگاهی و شفقت اینگونه توصیف میشود که ذهنآگاهی بیـان میکند: «درد را احساس کن» و شفـقت به خود میگویــد «در زمان درد خودت را تسلی بده.» با آگاهی از احساسات خود، اما تحتتاثیر قرار نگرفتن آنها میتوانید با وضوح و خرد بیشتری تصمیمگیری کنید.
* تجربه مشترک بشری: «من تنها نیستم.» ما همگی در پیوند نزدیک با هم هستیم و در نظر گرفتن خودمان جدا از دیگران اشتباه است.
تشخیص اینکه شما تنها نیستید از آسایش و ارتباط صحیح شما با دیگران حفاظت میکند و همچنین به شما در زمان تصمیمگیری کمک میکند تا افراد متاثر از تصمیمات خود را نیز در نظر بگیرید. ما علاوه بر قضاوت کردن خود و انتقاد از رفتارهایمان، نسبت به دیگران نیز از همین شیوه استفاده میکنیم.

*دوباره مغزتان را سیمکشی کنید: تحقیقات در زمینه انعطافپذیری عصبی نشان میدهد که ساختار و عملکرد مغز با توجه به تفکر به موضوعات مورد علاقه شما تغییر میکند. زیرا مغز تمایل دارد موضوعات مورد توجه شما را تبدیل به عادات روزانه کند تا انرژی کمتری صرف آن کند.
* ذهنیت خود را تغییر دهید: شما باید ذهنیتتان را درخصوص شکست و چالش تغییر دهید و با تمرین نوشتن، آن را به سمت خودشفقتی هدایت کنید.
این تمرین نوشتاری را تمرین کنید تا به این ترتیب ذهنیت خود را تغییر دهید. شما میتوانید از طریق صدای دلسوز درونی خود نامهای تشویقی برای خودتان تهیه کنید و به سوالات زیر پاسخ دهید:
۱- مشاور داخلی شما در مورد چالشهای پیش رو چه میگوید؟
۲- آنها چه پیشنهادهایی به شما میدهند و چگونه تشویقتان میکنند؟
۳- به دوستی که با چنین شرایطی دست و پنجه نرم میکند چه میگوید؟
ما با دنیایی روبهرو هستیم که بیش از هر زمان دیگری نامشخص است، ما در سازمانها به رهبرانی نیاز داریم که بهدنبال انسانیت مشترک با کارمندان، مشتریان و سهامداران خود هستند. به رهبرانی نیاز داریم که دیگران را به هم متصل کنند و از این طریق مهربانی رانسبت به خود شروع کنند.






ثبت دیدگاه