
ایام دوازدهروزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر آغاز گشته و تا جشن خاجشویان در روز ۶ ژانویه ادامه مییابد. واژه کریسمس به معنای مراسم عشای ربانی است.
کریسمس در ابتدا با برگزاری جشن و پایکوبی همراه نبود حتی در سال ۲۴۵، اوریگن فیلسوف یونانی جشن گرفتن میلاد مسیح را امری قبیح دانست و گفت که درگذشته تنها گناهکاران روز تولد خود را جشن میگرفتند.
اوایل قرن نوزدهم علاقه به کریسمس در آمریکا بهواسطه چند داستان کوتاه نوشته واشنگتن ایروینگ احیا شد. مهاجران آلمانی و آمریکاییهایی که پس از جنگ داخلی آمریکا به کشور بازگشتند سهم مهمی درآوردن سنتهای کریسمس اروپایی به قاره آمریکا بر عهده داشتند.

چرا کریسمس را جشن می گیرند؟
علیرغم آنکه برخی شواهد نشان میدهند حضرت عیسی (ع) در بهار متولد شده است، پاپ جولیوس اول (Pope Julius I) تاریخ ۲۵ دسامبر را انتخاب کرد. گفته میشود کلیسا با اتخاذ برخی از سنتهای ساترنالیا، جشن پاگانها یا غیرمسیحیها این تاریخ را انتخاب کرد.
این عید که در ابتدا با نام جشن پیدایش (Feast of the Nativity) شناخته میشد، تا سال ۴۳۲ به مصر و در اواخر قرن ششم میلادی به انگلستان رسید.
در پایان قرن هشتم میلادی، جشن کریسمس به کشورهای اسکاندیناوی هم رسید. امروزه در کلیساهای ارتدوکس یونانی و روسی، کریسمس ۱۳ یا ۱۴ روز پس از ۲۵ دسامبر جشن گرفته میشود.
کلیساهای غربی از تقویم گریگوری (Gregorian) یا میلادی استفاده میکنند، درحالیکه در کلیساهای شرقی از تقویم جولیَن (Julian) استفاده میشود. تقویم جولیَن ۱۳ یا ۱۴ روز از تقویم گریگوری عقبتر است.
هم کلیساهای غربی و هم کلیساهای شرقی جشن اپیفانی (Epiphany) یا سه پادشاه را ۱۲ روز بعد از کریسمس برگزار میکنند. پیروان دین مسیحیت معتقدند در این روز ۳ مرد دانا از شرق که همان روحانیون زرتشتی بودند، با حضرت مسیح ملاقات کردند. آنها این روز را بهعنوان روز غسل تعمید حضرت مسیح هم میشناسند.
با برگزاری جشن کریسمس همزمان با انقلاب زمستانی، رهبران کلیسا شانس پذیرفتن مسیحیت در میان مردم را افزایش دادند. البته آنها هرگز برای نحوهی برگزاری آن قانون خاصی قرار ندادند.
در دوران قرون وسطی، مسیحیت تقریبا به طور کامل جایگزین پاگانیسم (Paganism) شد. در روز کریسمس، مردم معتقد به کلیسا میرفتند و پس از به جا آوردن مراسم یک جشن و پایکوبی بزرگ برپا میکردند؛ تقریبا شبیه آنچه امروزه در جشن ماردی گرا (Mardi Gras) میبینیم.
هر سال یک فرد فقیر یا یک دانشآموز به عنوان اربابِ آشوب (Lord of Misrule) انتخاب میشد. این فرد به همراه تعدادی از مردم شرکتکننده به درب منازلِ افراد ثروتمند شهر میرفتند و از آنها درخواست میکردند بهترین غذا و نوشیدنیشان را به آنها بدهند. اگر صاحبان منزل از دادن غذا و نوشیدنی خودداری میکردند، آنها با انجام کارهای شرورانه و شیطنت آنها را میترساندند. در واقع در دوران قرون وسطی، کریسمس زمانی بود که افراد مرفه جامعه با سرگرم کردن افراد طبقهی متوسط، قرضشان را به آنها میپرداختند.
در اوایل قرن هفدهم، موجی از اصلاحات مذهبی نحوهی برگزاری جشن کریسمس را در اروپا تغییر داد. در سال ۱۶۴۵، اولیور کورنوِل (Oliver Cornswell) و نیروهای پیوریتن کنترل انگلستان را به عهده گرفتند. آنها عهد کردن انگلستان را از زوال نجات دهند. به همین منظور در بخشی از تلاشهایشان جشن کریسمس را کنسل کردند.
پس از آنکه چارلز دوم (Charles II) ادارهی کشور را به دست گرفت، این عید محبوب به انگلستان بازگشت. زائران جداییطلبِ انگلستان که در سال ۱۶۲۰ به آمریکا رفتند، حتی بیشتر از کورنوِل دارای عقاید ارتدکسی بودند. به همین دلیل، در سالهای ابتداییِ تاسیس آمریکا کریسمس در این کشور عید محسوب نمیشد.
از سال ۱۶۵۹ تا ۱۶۸۱ برگزاری جشن کریسمس در بوستون خلاف قانون بود. هر فردی که اقدام به برگزاری جشن کریسمس میکرد، ۵ شیلینگ جریمه میشد. با این حال، کاپیتان جان اسمیت (John Smith) اعلام کرد جشن کریسمس در شهر جیمزتاون (Jamestown) بدون هیچ حادثهای برگزار شد و مردم از این جشن بسیار لذت بردند.
در اوایل قرن نوزدهم، آمریکاییها هم بهتدریج کریسمس را پذیرفتند. البته میتوان گفت آمریکاییها کریسمس را کمی تغییر دادند و آن را از یک کارناوال به یک عید خانوادگی و آرامشبخش تبدیل کردد. اوایل قرن نوزدهم، دوران آشوب و درگیری بود. در این زمان نرخ بیکاری بسیار بالا بود و روزهای کریسمس شورشهایی در شهر رخ میداد.
در سال ۱۸۲۸، شورای شهر نیویورک اولین نیروی پلیس را در پاسخ به شورشهای کریسمس تاسیس کرد. این مسائل باعث شد افراد طبقهی مرفه جامعه به شیوهی دیگری کریسمس را جشن بگیرند.
در سال ۱۸۱۹، واشینگتن اروینگ (Washington Irving)، نویسندهی مطرح آمریکایی، پیشنگار جفری کرایون (The Sketchbook of Geoffrey Crayon) را نوشت. این کتاب یک مجموعه داستان از جشن کریسمس در یک عمارت انگلیسی است. تصاویر آن اربابی را نشان میدهد که دهقانان را به مناسب عید کریسمس به خانهی خود دعوت کرده است.
برخلاف مشکلاتی که در جامعهی آمریکایی وجود داشت، این دو گروه بهخوبی با هم درآمیختند. در ذهن اروینگ، کریسمس باید سرشار از صلح باشد؛ عیدی که گروههای مختلفی از مردم را صرف نظر از ثروت و موقعیت اجتماعی به دور هم جمع کند.
افراد خیالی کتاب اروینگ آداب و رسوم باستانی مانند تاجگذاری اربابِ آشوب (Lord of Misrule) را به جا میآورند. بسیاری از تاریخدانان معتقند اروینگ مبدع سنتهایی است که در کتاب آنها را سنتهای اصلیِ کریسمس برشمرده است.






ثبت دیدگاه